بررسی سریال های تاریخی و مذهبی صدا و سیما

بی شک سینما و تلویزیون ایران به همان میزان که در ساخت فیلم ها و سریال های اجتماعی، خانوادگی و عاطفی توانمندی های خود را به اثبات رسانده است، در عرصه تولید و ساخت فیلم ها و سریال هایی با مضامین دینی، مذهبی و تاریخی، می تواند جایگاه بایسته و شایسته ای نزد طیف انبوه مخاطبان خارجی داشته باشد. استقبال فراوان مخاطبان داخلی و خارجی از تولیدات سینمایی و تلویزیونی ایرانی با مضامین و درونمایه های دینی و مذهبی، نیز نویدبخش این حقیقت است که چنان چه در عرصه تولید این گونه فیلم ها و سریال ها تلاش های جدی و تاثیرگذارتری صورت گیرد، نتایج و پیامدهای خوشایندتری را به همراه خواهد داشت. در این میان فیلم ها و سریال هایی که به داستان زندگی پیامبران ، بزرگان دین ، ائمه اطها ر و معصومین پرداخته اند ، از جایگاه ویژه ای برخوردار است . در این گزارش تلاش می کنیم مروری کوتاه ، بر سیر این گونه فیلم ها و سریال ها داشته باشیم .
تجربه موفقی که تکرار نشد

بی شک کارگردانان سینما و تلویزیون در ایران برای به تصویر کشیدن داستان های دینی و مضامین مذهبی، امکانات و تجهیزات «مصطفی عقاد» را، برای ساخت فیلم ارزشمند و ماندگاری چون«محمد رسول ا...» ندارند. حتی در بهترین حالت ممکن امکانات طراحی صحنه و لباس، سیاهی لشکرها، ساخت دکورهای پرزرق و برق، فیلم برداری، تدوین، موسیقی و... در ایران ، نمی تواند با هالیوود مقایسه شود و با آن برابری کند.

اما با این حال تلاش های صورت گرفته از سوی سازندگان آثار دینی در سینما و تلویزیون، آن هم با توجه به بضاعت اندکی که در اختیار دارند، در خور توجه و تقدیر است. پیشینه ساخت آثار دینی با مضمون زندگی رهبران دینی و اصحاب آنان، ائمه اطهار و معصومین در سینما و تلویزیون پیش از انقلاب، به ساخت چندین فیلم مستند محدود می شود. اما بی تردید درخشان ترین نمونه این آثار ، متعلق به دوران پس از انقلاب اسلامی است. فیلم «سفیر» ساخته «فریبرز صالح» شاید نخستین جرقه تولید آثار دینی در سینمای پس از انقلاب است. این فیلم سال ۶۱ با فیلم نامه ای از «کیهان رهگذر» جلوی دوربین رفت.

فریبرز صالح می گوید: «ساخت فیلم سینمایی «سفیر» تیری در تاریکی نبود، بلکه پدیده ای روشن بود که در یک برهه خاص، به زایش رسیده و لازم ، ضروری و به جا بود که ماحصلی مثبت و معنوی داشته باشد.»

وی که فیلم «سفیر» را به عنوان نخستین ساخته بلندش ۲۸ سال پیش ساخته است، درباره چگونگی شکل گیری و ساخت این فیلم چنین مطرح می کند: «برای ساخت و پرداخت فیلمی از این دست نباید در جست وجوی یک انگیزه مشخص بود. از آن جا که هنر و به ویژه هنر هفتم دقیقا فرافکنی «پرسپکتیو روان» فیلم ساز است و روان یک انسان هنرمند، دارای ابعاد گوناگون است، در نتیجه انگیزه ها نیز متعدد می شوند. اما در میان این همه علل، بی شک دلایلی محوری وجود دارند که یکی از آنان مسلما شناخت و تحلیل مشخصی بود که من در مقام کارگردان و فیلم نامه نویس در آن برهه از جامعه خود داشته ام.»

«سفیر» از اولین تجربه های مهم سینمای ایران، در پرداختن به تاریخ اسلام و یکی از ماجراهای منتهی به عاشورای حسینی محسوب می شود که هنوز هم بعد از گذشت سال ها از ساخت این فیلم، از معدود آثار ساخته شده در این حوزه به حساب می آید.

فریبرز صالح با بیان این که طرح اولیه ساخت این فیلم طرح کوتاهی برای یک فیلم تلویزیونی بوده است، خاطرنشان می کند: «وقتی کارگردانی «سفیر» به من پیشنهاد شد، پس از مطالعه دیدم سوژه بسیار وسیع تر، جادارتر و باارزش تر از آن است که در اختیار من گذاشته اند. بنابراین پس از مشورت با حداد عادل که آن موقع در تلویزیون حضور داشتند و با موافقت ایشان فیلم نامه کوتاه را با همکاری زنده یاد کیهان رهگذر به فیلم نامه ای سینمایی مبدل کردیم. بودجه آن را هم شهید بزرگوار یوسف کلاهدوز از سپاه پاسداران تامین نمودند و ماحصل کار، آن شد که ملاحظه می کنید.»

فریبرز صالح که بعد از ساخت «سفیر» دیگر این نوع تجربه را تکرار نکرد و فقط دو فیلم «مرگ پلنگ» (۱۳۶۸) و «شیخ مفید» (۱۳۷۴) را ساخته، معتقد است: «ساخت فیلم هایی چون «سفیر» به دلیل هزینه سنگینش باید متقاضی داشته باشد. اگر فیلم نامه قوی و محکمی توسط تهیه کننده ای خوب و علاقه مند به این نوع کار، پیشنهاد شود، حتما آن را خواهم ساخت. ضمن این که معتقدم این گونه آثار یا نباید ساخته شود یا اگر ساخته می شود، باید در شأن شخصیتی باشد که به آن پرداخته می شود.»

«سفیر» با بازی فرامرز قریبیان، زنده یاد عزت ا... مقبلی، جلال پیشواییان، کاظم افرندنیا، زنده یاد محمدتقی کهنمویی، کیومرث ملک مطیعی، سامی تحصنی، حسین خانی بیک، احمد بهروزی، محسن اصلانی و زنده یاد منوچهر حامدی در ۹۴ دقیقه روایت «قیس بن مسهر»، نماینده امام حسین(ع) است که با نامه ای برای «سلیمان خزاعی» به طرف کوفه می رود. ولی در راه به دست راهداران «ابن زیاد» والی کوفه، دستگیر و به زندان افکنده می شود.

این فیلم سال ۶۱ در سینماهای ایران اکران شد و عنوان پرفروش ترین فیلم سال را به دست آورد و بعد از آن نیز در سینماهای لبنان به نمایش درآمد که در آنجا نیز فروش بالایی داشت. فیلم «سفیر» اگرچه در مقایسه با تولیدات چند سال اخیر سینمای ایران چندان چشمگیر جلوه نمی کند، اما بی شک با توجه به زمان ساخت و امکانات و تجهیزات آن دوران، با بهره گیری از فیلم نامه ای منسجم، شخصیت پردازی های نسبتا قابل قبول و طراحی صحنه و لباس و موسیقی موزون، در نوع خود یکی از آثار تاثیرگذار دینی به شمار می رود.

«سفیر» فریبرز صالح که مراحل پیش تولید و تولید آن چند سال به طول انجامید، پس از نمایش در ایران، با زیرنویس و ترجمه در چند کشور عربی و آسیای میانه به نمایش درآمد. این فیلم تاکنون نیز بارها در ایام محرم و سوگواری امام حسین(ع) و به مناسبت عاشورای حسینی، از تلویزیون پخش شده است.

هنوز هم تصویر «قیس بن مسهر» با نقش آفرینی فرامرز قریبیان، در خاطر بسیاری از مخاطبان سینما و تلویزیون حک شده است. در شرایطی که تجربه سینمای ایران در تهیه و تولید فیلم های دینی از تعداد انگشتان یک دست هم فراتر نمی رفت، «سفیر» را باید فیلمی مهم دانست که البته کارگردانش دیگر در این مسیر گام ننهاد و فیلم سازی در این عرصه را، به گونه ای جدی ادامه نداد.

برگ برنده ای که هنوز هم پیشتاز است

پس از گذشت سال ها از ساخت فیلم«روز واقعه» به کارگردانی «شهرام اسدی»، این اثر هم چنان برگ برنده فیلم های دینی در عرصه سینمای ایران است. هنوز هم بسیاری از منتقدان ، کارشناسان سینمایی، دینی و فیلم نامه نویسان ، بر این باورند که تاکنون فیلمی تاثیرگذارتر و ماندگارتر از «روز واقعه» درباره حماسه عاشورای حسینی، در حیطه سینمای ایران ساخته نشده است. این اثر که فیلم نامه آن توسط «بهرام بیضایی» به نگارش درآمده است، قرار بود توسط خود بیضایی کارگردانی شود. اما بنا به دلایلی این امکان برای وی فراهم نشد.

«روز واقعه» تولید دشواری داشت. چنان که یک بار شهرام اسدی، کارگردان اثر، سال ۱۳۶۸ فیلم را مقابل دوربین برد اما کار دچار توقف شد. چند سال بعد تولید «روز واقعه» به بخش خصوصی واگذار شد و بار دیگر شهرام اسدی سال ۷۳، آن را با حضور گروهی حرفه ای مقابل دوربین برد.

شهرام اسدی در «روز واقعه» داستان جوان تازه مسلمانی به نام «عبدا...» با بازی علیرضا شجاع نوری را، به تصویر کشیده است. این جوان نصرانی تازه مسلمان برای آشنایی با امام حسین(ع) که همسرش راحله- با بازی لادن مستوفی- به ایشان ارادت فراوانی دارد، در جست وجوی امام حسین(ع) روانه کربلا می شود. اما ایشان را زمانی ملاقات می کند که سرشان بر نیزه هاست. فیلم نامه بی نقص بیضایی این امکان را برای شهرام اسدی فراهم می سازد که در روایت منقطع سفر«عبدا... نصرانی» به نینوا، مخاطب لحظه لحظه با صحنه های قیام حسینی همراه شود و با آن ها، همذات پنداری کند.

حضور یک گروه حرفه ای در فیلم برداری، ساخت موسیقی، طراحی صحنه و لباس، جلوه های ویژه و بازیگری، «روز واقعه» را به عنوان تک مهره ای ماندگار، در میان آثار دینی سینمای ایران معرفی می کند. بازی های درخشان عزت ا...انتظامی، زنده یاد مهدی فتحی، علیرضا شجاع نوری، زنده یاد حسین پناهی، حمیده خیرآبادی، لادن مستوفی و... و نیز دیالوگ های فاخر اثر ، بر باورپذیری «روز واقعه» افزوده است. اگرچه باید فیلم نامه خوب، منسجم و سرشار از جزئیات پرداخت شده بهرام بیضایی را، تا حد زیادی راز موفقیت و ماندگاری«روز واقعه» دانست اما بی انصافی است که از کارگردانی، موسیقی متن، نقش آفرینی ها و طراحی چشمگیر صحنه و لباس این فیلم به سادگی گذشت.

میزان تاثیرگذاری «روز واقعه» به حدی است که پس از گذشت سال ها، بارها به مناسبت عاشورای حسینی، از تلویزیون پخش شده و می شود اما با این وجود ، هنوز هم مخاطبان و طرفداران خاص خود را دارد. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت «روز واقعه» زمانی ساخته شد که موج گسترده و رو به رشد تولید سریال ها و فیلم های دینی، مانند امروز ایجاد نشده بود. به همین سبب است که هنوز هم حافظه تاریخی مخاطبان سینما و تلویزیون ، تصاویر کارت پستالی «روز واقعه» را در خاطر حک کرده است.

بی شک «روز واقعه» یکی از بهترین و ناب ترین آثار سینمای ایران، در بیان عظمت حماسه عاشورای حسینی است. اثری که حتی با وجود پخش چندین باره از تلویزیون، تماشای آن هنوز برای مخاطب تازگی و طراوت خاص خود را دارد و دیدن هر باره آن، تجربه ای جدید به شمار می رود. «روز واقعه» در گستره سینمای ایران تا به امروز مهم ترین اثری است که ضمن اشاره مستقیم به ماجراهای عاشورا، نگاهی نو، مدرن و همخوان با روایات دینی، به این حماسه مذهبی دارد.

بی تردید در صورت وجود یک فیلم نامه منسجم، تامین هزینه ها، در اختیار قرار دادن امکانات و تجهیزات مناسب و گردهم آوردن یک گروه حرفه ای و کارآمد، می توان به خلق دوباره آثاری چون «روز واقعه» امید داشت. البته باید به خاطر داشت ساخت فیلم های دینی و سریال های مذهبی، همواره با حساسیت های فراوان مواجه بوده و مشکلات بسیاری را، برای سازندگان آن ها به همراه داشته است. محدودیت هایی چون نشان ندادن چهره معصومین و بزرگان دین، روایات مختلف از داستان های دینی، استناد تاریخی و تطابق داشتن اثر با واقعیت های مکتوب و منابع و مآخذ دینی،موضع گیری موافق و مخالف صاحب نظران و کارشناسان دینی، که البته این حساسیت ها تا حدی نیز منطقی به نظر می رسد، بسیاری از کارگردانان را، از گام نهادن در حیطه ساخت فیلم ها و سریال های دینی باز می دارد.

اما این هرگز نمی تواند دلیل موجهی برای کم کاری و پرهیز از ساخت این گونه آثار باشد. همان گونه که «روز واقعه» هم از زمان نگارش فیلم نامه تا ساخت و نمایش، چنین دشواری هایی را پشت سر گذاشت. سرانجام نیز در فهرست ماندگارترین آثار دینی سینمای ایران به ثبت رسید.

اتفاقی خوشایند در مسیری پرسنگلاخ

در میان کارگردانان سینما و تلویزیون «داوود میرباقری»، از جمله فیلم سازانی است که سهم بسزا و نقش مهمی، در تولید و ساخت فیلم ها و سریال های دینی دارد.

سال ۱۳۷۰ داوود میرباقری، فیلم نامه سریالی با عنوان «خاری در گلو» را براساس زندگی حضرت علی(ع)، به صدا و سیما تحویل داد. این فیلم نامه، چند بار اصلاح شد تا نظر صدا و سیمایی ها، تامین شود. سرانجام، این مجموعه سال ۷۳ و با ۱۵۰ بازیگر اصلی و ۵ هزار سیاهی لشکر که از نیروهای ارتش بودند، جلوی دوربین رفت.

میرباقری با شگردهای خاص خود، حساسیت های مذهبی را هم رفع کرد. از جمله نشان دادن اندام حضرت امیر از نماهای اورشولدر یا ارائه سخنان ایشان از زبان اطرافیان. ساخت این سریال، سه سال طول کشید و پخش آن، از سال ۱۳۷۶ آغاز شد.

یکی از ایراداتی که به این سریال گرفتند، تمرکز بیش از اندازه روی نقش های منفی و تمرکز نکردن روی نقش های مثبت و اصحاب حضرت علی(ع) و خود ایشان بود.

میرباقری از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۷۵ سرگرم نگارش متن و کارگردانی سریال «امام علی(ع)» بود. اما به سبب حجم کار و مشکلات تولید آن، در خلال این ۵ سال نخستین فیلم سینمایی خود (آدم برفی) را نیز سال ۱۳۷۳ ساخت.

سریال امام علی(ع) اثری بسیار موفق و شایسته بود. این سریال از نخستین آثار تاریخی، مذهبی بود که با عبور از معیارهای مرسوم و متداول تلویزیون -اگرچه پخش آن با واکنش های متفاوتی مواجه شد- به بررسی زندگی یکی از مهم ترین و برجسته ترین شخصیت های اسلام پرداخت.

بی گمان نام «داوود میرباقری» با سریال باشکوه، به یادماندنی و ماندگار «امام علی(ع)» گره خورده است. وی در این سریال، به فراز و نشیب تاریخ تشیع و نمایش ابعادی از شخصیت و زندگی امام علی(ع) پرداخته است. حوادث دوران خلافت این امام همام، جنگ هایی که در دوران خلافت ایشان رخ داد، بحث حکمیت و برشی از زندگی اصحاب و دشمنان ایشان، دستمایه خوبی برای ساخت سریال «امام علی(ع)» بود. اضافه کردن برخی شخصیت ها به لحاظ دراماتیک به داستان، دیالوگ های فاخر و دلنشین، موسیقی گوش نواز و بازی های روان و زیرپوستی طیف انبوهی از بازیگران صاحب نام سینما و تلویزیون، کارگردانی دشوار صحنه های عاطفی و سکانس های جنگی و فضاسازی های مناسب با بستر روایی داستان، از جمله رموز موفقیت و ماندگاری این سریال است.

مجموعه تلویزیونی «امام علی(ع)» که نقش آفرینی های درخشان داریوش ارجمند -مالک اشتر-، بهزاد فراهانی -معاویه -، زنده یاد مهدی فتحی -عمروعاص-، ویشکا آسایش -قطام- و ... آن را در ذهن مخاطبان ماندگار ساخته است، اتفاق خوشایندی بود که سنگ بنای خوبی، برای ساخت و تولید آثاری در این عرصه شد.

البته نباید تاثیر دوبله عالی و صداپیشگی دوبلورهای صاحب نام را، در ماندگاری این سریال به فراموشی سپرد. سریال «امام علی(ع)» پس از پخش از تلویزیون ایران، به صورت زیرنویس و ترجمه از شبکه های مختلف کشورهای آسیای میانه و برخی کشورهای عربی پخش شد و مورد استقبال نیز قرار گرفت. این سریال پس از دو فیلم «محمد رسول ا...» مصطفی عقاد و «روز واقعه» شهرام اسدی، بر این نظریه که: «مضامین و سوژه های مذهبی قابلیت به تصویر کشیده شدن را ندارند» خط بطلان کشید. میرباقری با کارگردانی «امام علی(ع)» نشان داد که با بهره گیری از امکانات و تجهیزات اندک تلویزیون و دستمایه قرار دادن موضوعات دینی، می توان اثری ساخت که هم مهر ماندگاری بخورد و هم مورد استقبال مخاطبان خاص و عام، منتقدان و کارشناسان دینی و مذهبی قرار گیرد.

بی شک کارگردانی چنین پروژه ای آن هم با توجه به کثرت بازیگران، هنروران، سیاهی لشکر، لوکیشن، دکور و طراحی صحنه و لباس، چندان آسان نبوده است. اگرچه سریال «امام علی(ع)» هم چون دیگر ساخته های دینی خالی از نقص نیست، اما با توجه به شرایط تولید، کارگردانی آن جای تامل بسیار دارد. بسیاری معتقدند که میرباقری در این سریال صرفا برای جذابیت داستان، نقش های منفی -از جمله قطام و عمروعاص - را پررنگ تر از نقش های مثبت نشان داده است و در برخی موارد، داستانش نیز مطابق با مستندات تاریخ اسلام نیست. اما با این وجود نمی توان منکر تاثیرگذاری این اثر بر طیف انبوه مخاطبان و استقبال چشمگیر برون مرزی از آن شد. استقبالی که بی شک مسیر پرسنگلاخ تولید فیلم ها و سریال های دینی را، تا حد زیادی برای دیگران هموار ساخت.

عرصه ای مخاطره انگیز

پس از موفقیت نسبی سریال «امام علی (ع)» صدا و سیما تصمیم به ساخت سریال زندگی امام حسن (ع) گرفت . مهدی فخیم زاده نیز به عنوان یکی از کارگردانان خوش فکر سینما و تلویزیون، پس از ساخت چندین فیلم سینمایی و چند سریال پلیسی- معمایی، سال ۷۵ با ساخت سریال «تنهاترین سردار»، به وادی ساخت آثار دینی قدم نهاد. وی در «تنهاترین سردار» که بی شک یکی از تاثیرگذارترین ساخته های دینی تلویزیون به شمار می آید، با بهره گیری از حضور بازیگران توانمند سینما و تلویزیون به روایت زندگی امام حسن(ع)، قضیه صلح ایشان با معاویه و شرایط جامعه اسلامی و شیعیان، پس از رحلت ایشان می پردازد. اگرچه «تنهاترین سردار» به حوادث پس از شهادت امام علی(ع) نیز گوشه چشمی دارد اما از به تصویر کشیدن وقایع مهم قسمتی از تاریخ شیعه نیز غفلت نکرده است. این سریال نیز همانند برخی از آثار دینی تلویزیون، هنگام تولید چند بار به سبب مشکلات نامعلوم متوقف شد. «تنهاترین سردار» به لحاظ ساختار، شکل اجرایی، دکور، طراحی صحنه و لباس، دکوپاژ و میزانسن قابل تامل و تحسین برانگیز است. اما چون مخاطب پیش از آن به تماشای سریال باشکوه «امام علی(ع)»، نشسته بود، ظرایف ساختاری و محتوایی این اثر هنگام پخش، چندان به چشم نیامد. بی شک روایت داستان زندگی امام حسن(ع) که با فراز و نشیب های فراوانی همراه است، عرصه مخاطره انگیزی برای ساخت فیلم یا سریال بود. اما مهدی فخیم زاده تلش کرد با اتکاء به متون دینی و تاریخی، بهره گیری از مشاوره صاحب نظران و کارشناسان دینی، گردآوردن یک گروه حرفه ای در زمینه بازیگری، طراحی صحنه و لباس، موسیقی، فیلم برداری و...، پا به این وادی پر از اما و اگر نهاد.اما در مجموع سریال «تنها ترین سردار » ، مورد اقبال عمومی قرار نگرفت .

برگی زرین و تجربه ای ارزشمند

مهدی فخیم زاده پس از کارگردانی و ساخت «تنهاترین سردار» سال ۷۶ ،باز هم مامور به ساخت سریالی دینی شد . بنابراین با نگارش فیلم نامه «ولایت عشق»، بار دیگر به ساخت و کارگردانی سریال هایی با مضامین دینی روی آورد. وی در «ولایت عشق» به مراتب موفق تر از «تنهاترین سردار» ظاهر شد. این سریال برخلاف ساخته پیشینش -تنهاترین سردار- با استقبال طیف انبوهی از مخاطبان آثار دینی تلویزیون مواجه شد.

علاوه بر آن منتقدان هم به «ولایت عشق» روی خوش نشان دادند و فخیم زاده را، به سبب کارگردانی این پروژه تحسین و تشویق کردند. «ولایت عشق» تا بدان جا محبوبیت یافت که در نظرسنجی صدا و سیما، جایزه مخاطبان خارج از کشور را از آن خود کرد. بی شک بخش اعظم موفقیت «ولایت عشق» مرهون توجه کافی کارگردان به جلوه های بصری، زیبایی شناسی اثر و جنبه های تکنیکی و ساختاری آن است. ترفند نشان ندادن چهره امام رضا (ع) و پوشاندن صورت ایشان با هاله ای از نور و بهره گیری از بازی و صدای «فرخ نعمتی»، از ویژگی های متمایز «ولایت عشق» بود. ترفندی که پیش از آن، در ساخت سریال ها و فیلم های دینی از آن استفاده نشده بود. «ولایت عشق» که روایت بخش هایی از زندگی امام رضا (ع) و حوادث پرفراز و نشیب دوران امامت ایشان بود، به مدد یک داستان سر راست و بدون پیچیدگی های کلامی و بیانی، مخاطبان بی شماری را پی گیر تماشای این سریال کرد. خلق شخصیت های باورپذیر، پررنگ کردن نقش شخصیت های زن داستان و قهرمانان سریال، بیان روایت های فرعی و حاشیه ای، ایجاد جذابیت و کشمکش های دراماتیک به جای بیان حوادث اصلی، تسلط فخیم زاده را در کارگردانی «ولایت عشق» بیشتر آشکار می کرد. وی با این که خود به عنوان بازیگر در دو سریال «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار» ایفای نقش هم داشت، اما به خوبی توانست بازی های متفاوتی را از بازیگرانی چون رامبد جوان، بیتا فرهی، فریماه فرجامی، مریلا زارعی، دانیال حکیمی، بیژن امکانیان، اکبر زنجانپور، لادن طباطبایی، محمد صادقی (مامون)، فتحعلی اویسی، زنده یاد غلامرضا طباطبایی و... به نمایش بگذارد. فخیم زاده در «ولایت عشق» کوشیده است بخشی از تاریخ زندگی امام رضا (ع) را که نمایش آن ها بیشتر از طریق نریشن (گفتار روی فیلم) امکان پذیر بود، از داستان حذف کند و با اتکا به مستندات تاریخی به روایت آن چه به واقعیت و حقیقت نزدیک است بپردازد. همین موضوع نیز سبب شد «ولایت عشق» با پرهیز از زیاده گویی ها، حذف زوائد، حاشیه ها و داستانک های فرعی و دوری از اغراق و بزرگ نمایی، روایتی همخوان با واقعیت و به دور از انحرافات و تحریف های دینی و تاریخی داشته باشد. بی شک «ولایت عشق» به عنوان یکی از آثار به یاد ماندنی در زمینه دینی، در پرونده برنامه سازی تلویزیون و کارنامه مهدی فخیم زاده، جایگاه شایسته، مناسب و قابل تاملی دارد.

نخستین گام سرآغازی امیدبخش

شهریار بحرانی نیز سال ۷۹ با ساخت فیلم «مریم مقدس» در عرصه سینمای دینی، گرایش و تمایل خود را برای فعالیت در این زمینه نشان داد. اگرچه «مریم مقدس» داستان زندگی «حضرت مریم» را روایت می کرد، اما مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. به گونه ای که پس از نمایش در سینماهای کشور، نسخه تلویزیونی آن از سیما پخش شد. اگرچه «مریم مقدس» گره افکنی و تعلیق لازم را نداشت، اما آن چه بیش از همه مخاطب را با این اثر درگیر می کرد، جذابیت و کشش داستان، بازی های نسبتا روان، میزانسن های بجا، شخصیت پردازی های نسبتا منسجم و یکدست و موسیقی دلنشین «مجید انتظامی» بود. «مریم مقدس» برخلاف ریتم کند و ضرباهنگ یکنواخت، در ساختار از وجوه یک اثر درام بهره مناسب گرفته است و تماشاگر را به کسالت نمی کشاند.

بحرانی در «مریم مقدس» با اتکا به قصص قرآنی، به روایت زندگی حضرت مریم(س) می پردازد. وی در این اثر سعی ندارد حادثه بیافریند. اما مخاطب را ناخودآگاه درگیر قصه و روایت دراماتیک اثر می کند. حضور آیات الهی در فیلم، چنان قوی است که نقایص و کاستی های انگشت شمار «مریم مقدس» را می پوشاند. برای شهریار بحرانی که در کارنامه سینمایی اش چند فیلم دفاع مقدس و طنز را به ثبت رسانده است، «مریم مقدس» آغاز خوبی برای تجربه کردن سینمای دینی و تاریخی است. از آنجا که کارگردان در این اثر از روایت مسیحیان درخصوص زندگی حضرت مریم(س) بهره برده است، این فیلم و نسخه تلویزیونی آن بارها از شبکه های مختلف برخی از کشورهای خارجی پخش شد. «مریم مقدس» به لحاظ صحنه پردازی ها و دکورهای عظیم چندان چشمگیر به نظر نمی رسد. حتی برخی از سکانس های آن، برای مخاطب باورپذیر از کار درنیامده است. اما با این وجود بحرانی در ساخت آن به شیوه «سینمااسکوپ» متوسل شده و نظر چندانی به خلق صحنه های اکشن و پرتحرک نداشته است. مخاطب در «مریم مقدس» صرفا با دو شخصیت اصلی فیلم یعنی «مریم» و «زکریا» سروکار دارد. به همین سبب کارگردان از روایت قصه های فرعی اجتناب کرده است تا شخصیت های اصلی اما کم شمار اثر، برای تماشاگر قابل قبول و باورپذیر جلوه کنند. اما بی شک نخستین گام بحرانی در عرصه ساخت آثار دینی (مریم مقدس)، نزد مخاطب و منتقد با کمی ارفاق نمره قبولی گرفت.

نگریستن از حاشیه به متن

بهار سال ۱۳۸۲، داوود میرباقری که پیش از آن با سریال سترگ امام علی(ع) نام خود را در فهرست یکی از شاخص ترین سازندگان سریال های تلویزیونی درج کرده بود، مجموعه «معصومیت از دست رفته » را به آنتن شبکه سوم سیما سپرد که هم چون مجموعه امام علی(ع)، دارای لحن مذهبی و تاریخی بود.

نوآوری هایی که میرباقری در سریال امام علی(ع) به خرج داده بود، استقبال فراوان مخاطبان را در پی داشت. عواملی همچون دیالوگ نویس فاخر و در عین حال روان، شخصیت پردازی های چند وجهی، درام پردازی قوی و موقعیت سازی های پیچیده و جذاب، از این کار یک وجه منحصر به فرد پدید آورده بود که هرگز قابل مقایسه با نمونه های مشابه اش در تلویزیون نبود. از همین رو بسیاری از کارشناسان سینمایی و تلویزیونی و منتقدان نیز از آن تمجید فراوان کردند. این پیشینه کاری، باعث شد بسیاری از علاقه مندان با ذهنیتی از قبل تعیین شده، به تماشای سریال جدید میرباقری بنشینند.

«میرباقری» پس از ساخت سریال پرمخاطب و ماندگار «امام علی(ع)» و دشواری هایی که آن ها را پشت سر گذاشت، در تجربه دیگر تلویزیونی اش باز هم به سمت داستان های دینی رفت. علاقه وی به ساخت آثار دینی و مهارت و تسلطش در بیان و روایت مضامین دینی، سبب شد تا این بار با سریال «معصومیت از دست رفته» به تلویزیون باز گردد. اگرچه این سریال یک اثر قابل تامل در زمینه آثار تاریخی است، اما به لحاظ دینی نگاهی نو و متفاوت به حماسه کربلا دارد.

وی در «معصومیت از دست رفته» با ترسیم یک مثلث عشقی، تقابل عشق دختری نصرانی (ماریا با بازی فریبا کوثری) و دختری یهودی (حمیرا با بازی سارا خوئینی ها) به «شؤذب» خزانه دار (با بازی امین تارخ) را چنان زیبا، به دور از شعار، حسی و ظریف از کار در آورد که تماشاگر را مبهوت خود می سازد. میرباقری در این سریال بار دیگر ثابت کرد که در ساخت وقایع دینی و تاریخی که به لحاظ تصویری با موانع بسیاری مواجه است، می توان از حاشیه به متن نگریست. بدین مفهوم که با دور زدن محدودیت ها، بر جذابیت اثر افزود.

وی در «معصومیت از دست رفته» داستان زندگی «شؤذب» (خزانه دار کوفه) را، در زمان حکومت «ابن زیاد» در کوفه به تصویر می کشد. داستان اصلی حکایتی تخیلی و روایتگر ماجراهایی است که میان مردی مسلمان و دو زن یهودی و مسیحی اتفاق می افتد و در این درگیری، نوعی تلاقی فرهنگی به وجود می آید. بستر حوادث اصلی داستان «معصومیت از دست رفته» به گونه ای غیرمستقیم، اشاره به تاریخ عاشورا دارد. به گونه ای که بیننده می تواند آگاهی نسبتا جامع و کاملی را از این دوره تاریخی کسب کند.

بی تردید پرداختن به این دوره حساس تاریخی، آن هم با توجه به محدودیت هایی چون نشان ندادن چهره بزرگان دین، بسیار دشوار است. اما میرباقری با پرداخت غیرمستقیم، دراماتیک کردن فضای داستان و شخصیت پردازی های مناسب، این آزمون را با موفقیت پشت سر می گذارد. بازی درخشان بازیگرانی چون امین تارخ، فریبا کوثری، داریوش فرهنگ و سارا خوئینی ها، چهره پردازی ماهرانه و باورپذیر، طراحی صحنه و لباس منسجم و چشمگیر، موسیقی دلنشین و تیتراژ زیبای آغازین و پایانی، سریال «معصومیت از دست رفته» را اثری جذاب، پرمخاطب و باورپذیر معرفی می کند.

به دور از انصاف است اگر بخواهیم «معصومیت از دست رفته» را با سریال تاریخی - دینی «امام علی(ع)» مقایسه کنیم. اما بی تردید میرباقری در «معصومیت از دست رفته»، هم چون دیگر آثار سینمایی و تلویزیونی خود، بیشتر به جنبه های هنری اثر توجه نموده است. به گونه ای که جنبه های دراماتیک و جذاب داستان که در دیگر آثار میرباقری نیز مشهود است، در این سریال نیز لحاظ شده و مورد توجه کارگردان قرار گرفته است. بیشتر شخصیت های «معصومیت از دست رفته» در حاشیه قرار دارند اما با توجه به جریان هایی که برای شخصیت های فرعی اتفاق می افتد، آینه ای مقابل شخصیت والای امام حسین(ع) نهاده می شود تا همه چیز به گونه ای غیرمستقیم، به مخاطب انتقال یابد.

داستان «معصومیت از دست رفته» بر مبنای سنت شکنی و عبور از مرزهای تعریف شده، آن هم در مقطعی از تاریخ روایت می شود. مهم ترین نکته در خور توجه در «معصومیت از دست رفته»، این است که میرباقری پس از معرفی شخصیت ها و پرداخت و روایت داستانش، آن را در اوج به پایان می برد و فرجام یک وسوسه را رقم می زند.

میرباقری علاوه بر آن که به لحاظ تکنیکی دقت لازم را در ساختار آثارش - چه سینمایی و چه تلویزیونی - رعایت می کند، به لحاظ محتوایی نیز با تکیه بر اسناد تاریخی و مذهبی ساخته هایش را ماندگار، ارزشمند و قابل تامل می سازد. «معصومیت از دست رفته» در آمیزش با تخیل خلاقانه کارگردان، داستانی سرراست و شخصیت های باورپذیر، برگ برنده دیگری در کارنامه میرباقری به شمار می آید. اثری که رنگ کهنگی نمی گیرد و تماشای چند باره آن، هنوز هم طراوت و تازگی خاصی برای مخاطب به همراه دارد.

شکست مقدمه پیروزی است

سریال «مردان آنجلس» سریالی ۱۸ قسمتی بود که «فرج ا... سلحشور» آن را کارگردانی کرد.

«فرج ا... سلحشور» پس از ساخت سریال «مردان آنجلس» یا «اصحاب کهف» در سال ۷۶ که در زمان پخش با استقبال فراوانی از سوی مخاطبان مواجه شد، سال ۸۳ «یوسف پیامبر» را برای تلویزیون کارگردانی کرد. اثری که با روایت زندگی حضرت یوسف و فراز و نشیب زندگی ایشان، هم به لحاظ ساختار و هم از نظر محتوا چند سرو گردن بالاتر از «مردان آنجلس» بود.

سلحشور در مورد این سریال پربیننده تاریخی می گوید: طرح اولیه مجموعه «یوسف پیامبر(ع)» دوازدهم فروردین ۷۶ نوشته شد. در همان سال هم خلاصه ۲۸ قسمتی سریال در ۲۸ صفحه تقدیم شبکه دو شد که مسکوت ماند. سال ۷۸ به دعوت لاریجانی بنده قرارداد نگارش این سریال را با سیمافیلم بستم و از اول سال ۷۹، تحقیق و نگارش آن به طور جدی آغاز شد. ابتدا با منصور براهیمی به عنوان مشاور، مذاکره کردم و ایشان پذیرفتند. فیلم برداری سریال اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۳ در شهرک سینمایی دفاع مقدس آغاز شد و طی ۳۲ ماه در روزهای پایانی سال ۸۵ به پایان رسید.

به رغم ساخت دکورهای عظیم در مقیاس واقعی، تهیه لباس ها، وسایل جنگی، به خدمت گرفتن سیاهی لشگر در سطحی گسترده سریال پر خرج و عظیم «مردان آنجلس»، در زمینه فیلم برداری، بازیگری و دوبله چندان به مرتبه درخوری نرسید. شاید آگاهی از همین کاستی های «مردان آنجلس» بود که سلحشور تلاش کرد در «یوسف پیامبر»، با تاکید بر خط روایی داستان، توجه به ساخت دکورهای چشم گیر ، بهره گیری از بازیگران حرفه ای، در نظر گرفتن مولفه های مخاطب پسند، مطابقت داستان با مستندات تاریخی، ایجاد گره افکنی های لازم و تعلیق های مناسب و صرف زمان مناسب برای نگارش فیلم نامه، اثری خلق کند که هم توفیق جذب مخاطب بیشتر را داشته باشد و هم در حافظه تاریخی بیننده، به عنوان اثری ماندگار حک شود.

سلحشور در «یوسف پیامبر» با اتکا به قصص قرآنی درباره این پیامبر و نیز روایات مختلف از زندگی ایشان، تلاش کرد این سریال نزد منتقدان و کارشناسان دینی، موجه و قابل قبول به نظر برسد. بی شک این سریال در مقایسه با «مردان آنجلس» پختگی و تجربه بیشتر سلحشور را در عرصه کارگردانی ، بازی گرفتن، دکوپاژ، میزانسن و قاب بندی آشکار می سازد. «یوسف پیامبر» با بهره گیری از بازی های روان و متفاوت بازیگران صاحب نام سینما و تلویزیون از جمله کتایون ریاحی، محمود پاک نیت، جعفر دهقان، مهوش صبرکن و...، روایت موازی داستان، استفاده از عنصر جذابیت، گره افکنی های لازم و به جا، شخصیت پردازی های منسجم و تاکید بر طراحی صحنه و لباس و دکورهای چشمگیر، جای خود را میان تولیدات دینی تلویزیونی باز و جایگاه تثبیت شده ای را کسب کرد. اگر چه پخش این سریال با حواشی فراوانی همراه شد و حتی تا پس از پخش این اثر هم ادامه یافت اما بی شک باید اعتراف کرد شکست مقدمه پیروزی است. «مردان آنجلس» به عنوان اثری نه چندان درخشان از سلحشور به قاب شیشه ای آمد. ولی «یوسف پیامبر» با روایت متفاوت و جذاب از زندگی حضرت یوسف براساس قصص قرآنی ، زمینه آشنایی بیشتر مخاطبان تلویزیون را با زندگی ایشان فراهم کرد. «یوسف پیامبر» نیز هم زمان با پخش از تلویزیون ، به صورت دوبله و زیرنویس در چند کشور خارجی، آسیای میانه و چند شبکه فارسی زبان خارج از کشور، به روی آنتن رفت و با استقبال انبوه مخاطبان مواجه شد. این استقبال بیانگر این حقیقت است که داستان های دینی، زندگی پیامبران و بزرگان دین و حکایت های مذهبی، در صورت نگارش یک فیلم نامه کم عیب و نقص و کارگردانی سنجیده و هوشمندانه ، توانمندی های لازم را برای جذب مخاطبان تشنه معارف و مفاهیم دینی دارند.

سرفصلی جدید، ماندگار و باشکوه که حکم کیمیا دارد

میرباقری که در کارنامه اش ساخت فیلم های «آدم برفی» و «ساحره» را دارد، «مسافر ری» را سال ۷۹ در عرصه سینمای دینی کارگردانی کرد. این فیلم که بعدها نیز به صورت سریال از شبکه های مختلف تلویزیون پخش شد، مخاطبان خاص خود را یافت. میرباقری در «مسافر ری» به روایت سفر یکی از دلدادگان امام هادی(ع) به نام «عبدالعظیم حسنی» و ماجرای سفر وی به ری، در زمان خلافت عباسیان می پردازد. این تجربه دینی میرباقری در عرصه سینما به دلیل فیلم نامه نه چندان سرراست، روایت های متقاطع و فضاسازی های نامأنوس و با وجود نقش آفرینی بازیگران صاحب نامی چون داریوش ارجمند، ویشکا آسایش، پروانه معصومی و جمشید هاشم پور، نتوانست نظر مساعد تماشاگران سینما و تلویزیون و منتقدان را به خود جلب کند.

میرباقری پس از ساخت یک فیلم دینی (مسافر ری) و سریال های مذهبی «امام علی(ع)» و «معصومیت از دست رفته»، سراغ به تصویر کشیدن حوادث روز عاشورا و زندگی یکی از اصحاب امام حسین(ع) یعنی «مختار ثقفی» رفت. پروژه عظیم، پرخرج و سنگینی که هشت سال از عمر خویش را، صرف کارگردانی آن کرد. سریال «مختارنامه» که پخش آن از نیمه دوم سال گذشته آغاز شده است، جزو یکی از برترین آثار فاخر دینی به شمار می رود. این سریال از مرحله پیش تولید تا پخش، فراز و نشیب هایی بسیار را پشت سر گذاشت و حواشی فراوانی در پی داشت. از نگارش فیلم نامه گرفته تا انتخاب بازیگران - به ویژه بازیگر نقش مختار (فریبرز عرب نیا) - ویران شدن چند باره دکورهای عظیم ساخته شده، تغییر در گروه بازیگری و عوامل فنی و انتخاب لوکیشن ها و حواشی سرشار از جنجال که دامنه آن ها تا به امروز هم چنان ادامه دارد.

سریال «مختارنامه» داوود میرباقری سازنده آثاری دینی چون مجموعه های تلویزیونی «امام علی(ع)» و «معصومیت از دست رفته»، بهمن سال ۸۱ وارد مراحل پیش تولید و فیلم برداری آن نیز به طور رسمی از فروردین ۸۳ آغاز شد.

فیلم نامه اولیه این کار تاریخی را «محمدابراهیم سلطانی فر» نوشته است. حسن میرباقری، محمد بیرانوند و داوود میرباقری نیز در ۳ نوبت آن را بازنویسی کرده اند.

این سریال فروردین سال ۱۳۸۳ در «احمدآباد مستوفی» کلید خورد و ساخت این مجموعه علاوه بر دکورهای این لوکیشن، در ورامین، آبادان، شاهرود و شهرک سینمایی دفاع مقدس با تصویر قریب به ۲۰۰ لوکیشن داخلی و خارجی، انجام شده و در مساحتی بیش از ۲۴ هکتار، دکورهای لازم برای به تصویر کشیدن صحنه های گوناگون آن ساخته و پرداخته شده است.

فیلم برداری «مختارنامه» به طریقه ۳۵ میلی متری، انجام شده است و در حدود ۴۰ قسمت ۴۵ دقیقه ای به زندگی پرفراز و نشیب و قیام حماسی و قهرمانانه مختار ابوعبید ثقفی ملقب به ابواسحاق می پردازد.

نگارش فیلم نامه این سریال از سال ۸۰ آغاز شد. پروژه در سال ۸۱ و ۸۲ در مرحله پیش تولید بود و فروردین ۸۳، فیلم برداری آن در شهر کاشان آغاز شد.

«مختارنامه» به لحاظ تولید، حجم کار و نحوه روایت و داستان، نقطه عطفی در کارنامه میرباقری و پرونده نه چندان پرشمار سریال های دینی تلویزیون به شمار می آید. وی در «مختارنامه» به روایت زندگی «مختار ابوعبید ثقفی» یکی از یاران نزدیک به اهل بیت می پردازد که زمان واقعه عاشورا، در بند زندان های «ابن زیاد» و در اسارت آنان بوده است. مختار پس از شهادت امام حسین(ع) و یاران ایشان در کربلا، به خونخواهی آن حضرت برخاسته و قیام خویش را، با همراهی گروهی از دوستداران آن حضرت آغاز می کند. حضور ۱۱۰بازیگر اصلی و فرعی در نقش های مختلف، فیلم برداری ۷۰۰سکانس در طول ۶ سال، به تصویرکشیدن جنگ های متعدد پیش از قیام مختار و پس از آن، نقشه برداری کامل از لوکیشن های سریال، نگارش فیلم نامه، طراحی صحنه و لباس چشمگیر، چهره پردازی های باورپذیر، گردآوردن بازیگران صاحب نام سینما و تلویزیون و سیاهی لشگر انبوه و ...، از مولفه های مهم این سریال است. اثری که قرار است بیانگر عظمت و شکوه حماسه عاشورا، انتقال دهنده فرهنگ عاشورا و تصویرگر واقعه کربلا باشد. «مختارنامه» از ابتدا با تبلیغات بسیار به روی آنتن پخش رفت و از همان بخش نخست، بحث ها و جنجال های متفاوت و گوناگون را میان منتقدان، مخاطبان و کارشناسان برانگیخت. از مطابقت حوادث و رخدادهای به تصویر کشیده شده با منابع و مستندات تاریخی گرفته تا اظهارات کارگردان و تهیه کننده درباره نمایش چهره معصومین و... مقطع زمانی انتخاب شده برای روایت داستان و گزینش «مختار ثقفی» به عنوان شخصیت محوری «مختارنامه»، این امکان را برای میرباقری فراهم کرده است تا آنچه را پس از واقعه عاشورا، بر یاران امام حسین و اسرای عاشورا گذشته است روایت کند. حضور و نقش آفرینی متفاوت بازیگران صاحب نام سینما و تلویزیون، تلاش در باورپذیر جلوه دادن شخصیت های داستان، توجه به فراز و نشیب در روایت و توجه به جزئیات، شخصیت پردازی های مناسب، به تصویرکشیدن سکانس های بی نظیر جنگی، روایت جذاب، سرراست و خطی، تیتراژ زیبای آغازین و پایانی، گره افکنی ها و تعلیق های فراوان و ...، از عوامل مهم و اساسی درجذب مخاطبان پرشمار سریال «مختارنامه» است. این سریال که هم زمان با پخش در ایران، در برخی کشورهای خارجی و عربی به روی آنتن رفته است، این فرصت ارزشمند و گرانبها را برای مخاطبان خارجی فراهم می سازد، تا با ابعادی از تاریخ اسلام، شخصیت های مسلمان، واقعه عاشورا، فرهنگ عاشورایی و نیز توانمندی کارگردانان ایرانی در به تصویرکشیدن رخدادها و اتفاقات تاریخی و دینی آشنا شوند. «مختارنامه» که از پروژه های ویژه دینی و تاریخی (الف) صدا و سیما به شمار می آید، به لحاظ زمان، بودجه و نیروی انسانی بسیاری که صرف ساخت این اثر شده است، مقطع خاص تاریخی که داستان در آن روایت می شود و از نظر تکنیک و محتوا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برخلاف دیگر سریال های دینی، یک کارشناس دینی به عنوان محقق تاریخ اسلام، در طول ساخت «مختارنامه» در کنار نویسندگان فیلم نامه حضور داشته است. تمام تلاش میرباقری در ساخت این مجموعه پرهزینه دینی، تطابق روایت و متن نهایی با مستندات تاریخی و واقعیت های دینی و تاریخی بوده است. به سبب ارتباط موضوعی و تاریخی «مختارنامه» با واقعه کربلا و قیام امام حسین(ع)، این فرصت برای مخاطب فراهم می شود تا ضمن تماشای سریال، نقبی به صحرای کربلا بزند و کارگردان نیز با تصاویری موجز، گوشه ای از این حماسه پرشکوه اما اندوهبار را پیش روی مخاطب قرار دهد. از آن جا که میرباقری در دیگر ساخته هایش تسلط خود به رسانه سینما و تلویزیون را به اثبات رسانده است، در «مختارنامه» نیز مهارت و چیرگی خود را در نگارش دیالوگ های فاخر و مخاطب پسند به رخ می کشد. میزانسن، دکوپاژ، فیلم برداری و نوع روایت در «مختارنامه» نسبت به دیگر آثار تلویزیونی میرباقری منحصربه فرد و یگانه است. تا این جای «مختارنامه»، سکانس های ماندگار و به یادماندنی کم ندیده ایم، نماها و صحنه هایی که در ذهن مخاطب حک خواهد شد. تجزیه و تحلیل این سریال تا پایان پخش آن چندان منصفانه نیست اما باید اعتراف کرد تا این جای کار، میرباقری در اثرش کم فروشی نکرده است. وی به گونه ای که شایسته و بایسته یک سریال دینی عظیم و تاثیرگذار است، توجه شایان و به سزایی در حفظ نام، اعتبار و ماندگاری خود و اثرش داشته است.

بی شک ساخت سریال هایی چون «مختارنامه» می تواند به عنوان یک جریان فرهنگی و هنری، دیباچه و سرآغاز جدیدی در تولید و تهیه آثاری باشد که قرار است براساس مضامین مذهبی و داستان های دینی کارگردانی شوند.

استمرار فعالیت کارگردانانی چون میرباقری که در پرونده اش ساخت آثار ماندگار و فاخری چون «امام علی(ع)»، «معصومیت از دست رفته»، «مسافر ری» و «مختارنامه» را به ثبت رسانده است» ضرورتی انکارناپذیر است. اگر قرار است سینما و تلویزیون، بنا به رسالت خویش به بیان و انتقال مفاهیم اسلامی و دینی بپردازد، ایجاد زمینه های لازم برای دلگرمی و فراهم نمودن شرایط مناسب برای همکاری و فعالیت مستمر چنین کارگردانانی، نیازی انکارناپذیر و مبرم است. بی تردید نباید تجربیات ارزشمند کارگردانی را که پس از ساخت چندین اثر دینی، اکنون به آفرینش سریالی درخشان و ماندگار پرداخته است، دست کم گرفت. میرباقری در «مختارنامه» نیز هم چون آثار پیشین اش جدای از تطابق داستان با وقایع تاریخی، جذابیت هایی دراماتیک را چاشنی آن کرده است. عنصر مهمی که برای مخاطب ایرانی و خارجی، شیرین و دلنشین می باشد.

میرباقری در مختارنامه به شخصیت ها و آدم های اصلی و فرعی داستانش از «مختار ثقفی » و «مسلم بن عقیل» گرفته تا «ابن زیاد»، «عمر سعد»، «شمر» و ... هویت مستقلی بخشیده است. به گونه ای که با تمرکز بر شخصیت «مختار» به عنوان قهرمان سریال، از توجه به دیگر شخصیت های داستانش باز نمانده است.شخصیت خاکستری «مختار» با بازی درخشان «فریبرز عرب نیا»، در مقایسه با دیگر قهرمانان آثار پیشین میرباقری، جذابیت لازم را برای همراهی مخاطب با این قهرمان جسور و بی باک فراهم کرده است. میرباقری در «مختارنامه» «کارگردان جزئیات پرشمار» می باشد. بدین معنا که کمتر نکته ای، از چشم تیزبین وی دورمانده است. بی تردید «مختارنامه» با درنظرگرفتن تمامی ابعاد ساختاری و محتوایی، یک اثر فاخر دینی است که تا این جای کار، هر هفته مخاطبان بسیاری را پای قاب شیشه ای تلویزیون میخکوب کرده است. اکنون ساخت چنین سریال هایی، آن هم در عرصه تولیدات دینی و مذهبی حکم کیمیا را دارد.میرباقری در اظهارنظری درباره سریال «مختارنامه» گفته است: «به هر تقدیر همه ما می گوییم زبان رسانه در زمانه ما موثرترین زبان است. این را بارها و بارها مسئولین فرهنگی ما با زبان رسا اعلام کرده اند، اما در دیدگاه ما یک اشکالی وجود دارد؛ از سر کج اندیشی و بدفهمی حاضر نیستیم برای این زبان موثر هزینه و سرمایه گذاری کنیم. اگر ما در این سال ها در زمینه فرهنگ سرمایه گذاری کرده بودیم، امروز بسیاری از ناهنجاری های فرهنگی را شاهد نبودیم. به هر حال زبان سینما، تلویزیون و نمایش، در نمایش، کمتر اما در تلویزیون و سینما، واقعا پرهزینه است.من واقعا در «مختارنامه» تمام تلاشم را کرده ام کاری عرضه کنم که در شأن و نشان دهنده اقتدار نظام فرهنگی جمهوری اسلامی باشد. امیدوارم این اتفاق بیفتد. به هر حال روز و شب دعای من این است که این زحمات بالاخره به شکل درستش منعکس شود و به سرانجام برسد. سعی کردم کاری بسیار متفاوت، با انگیزه های بسیار بالا، انجام دهم. شوخی نیست. چهار سال خود را قرنطینه کردن و آماده نگاه داشتن و از شوق نیفتادن. خود را آماده نگه داری تا بتوانی بعد از چهار سال، پلانی که امروز می گیری با همان قوت و قدرت پلان هایی باشد که روزهای اول کار گرفتی...»داوود میرباقری درباره تصمیمش از ساخت مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» می گوید:  «پس از ساخت سریال «امام علی(ع)» با همه خاطرات شیرین و فرجام غم انگیزش، شیفته جست وجوی سلمان، صحابی کبار و ایرانی تبار حضرت محمد(ص) شدم. قریب به ده سال با او سفر کردیم و به جست وجوی حقیقت پرداختیم. از ایران و زرتشت؛ تا بیت المقدس و حضرت مسیح(ع)؛ و از آن جا تا سرزمین حجاز و مکه... رفتیم و رفتیم و رفتیم و با عشق سلمان به علی(ع) آرام شدیم... این ده سال بی شباهت به دو ماراتن نبود. در واپسین لحظاتی که فکر می کردم با سلمان فارسی به انتهای راه نزدیک شده ام، ناگهان دونده ای ظاهر شد و چون باد خود را به خط پایان رساند. خوب که نگاه کردم دیدم مختار است؛ مختار ثقفی. مختار جایی خود را نشانم داد که نتوانستم نبینمش. جلو رفتم و سعی کردم او و قیامش را بشناسم. لذا با او به تاریخ سفر کردیم و دوشادوش او جنگیدیم.»

دیباچه ای نوین، مدرن و نویدبخش

بیشتر منتقدان، صاحب نظران، کارشناسان و تماشاگران ، از «ملک سلیمان» به عنوان یک اثر دینی مدرن یاد می کنند. شهریار بحرانی پس از پشت سر گذاشتن تجربه نسبتا موفق «مریم مقدس»، سال ۸۷ با بهره گیری از یک گروه حرفه ای در زمینه نگارش فیلم نامه، فراهم نمودن تجهیزات، امکانات و ابزار سینمایی مدرن مطابق با استانداردهای جهانی، بهره گیری از فناوری های روز سینمای جهان در زمینه جلوه های ویژه تصویری و صوتی، صرف مدت زمان لازم برای انتخاب لوکیشن ها، فراهم آوردن امکانات صحنه پردازی، دکور، طراحی صحنه و لباس و گروه بازیگران حرفه ای و نابازیگران، به خلق اثری پرداخت که در مقایسه با آثار مشابه سینما و تلویزیون، به لحاظ ساختار و تکنیک، چندین گام پیش تر از سایر آثار دینی است. بحرانی در «ملک سلیمان» با نگاهی به سینمای تخیلی و حماسی ، کوشیده است از کلیشه های نخ نمای سینمای دینی رایج پرهیز کند. اما در رعایت الگوهای روایی و تاحدی هم ساختاری، چندان موفق عمل نکرده است. «ملک سلیمان» با تکیه بر داستان دینی و تاریخی پر فراز و نشیب حضرت سلیمان، توانمندی دراماتیک لازم را برای تبدیل شدن به یک اثر سینمایی دینی و حماسی دارد.

برگ برنده «ملک سلیمان» جدای از بهره گیری از امکانات عالی و مدرن سینمایی، توجه کارگردان به اوج و فرودهای مناسب در بیان داستان، حفظ وفاداری به روایت های مذهبی، دینی و تاریخی موجود و پرداخت هوشمندانه شخصیت های منفی اثر است. نکته ای که بالطبع به شخصیت های مثبت داستان، جلوه خاصی می بخشد. اما با این وجود نمی توان از برخی کاستی های این اثر در زمینه کارگردانی چشم پوشید و آن را نادیده گرفت. به عنوان مثال قهرمان داستان ها (شخصیت سلیمان نبی )، پرداخت خوبی ندارد و بیشتر اسیر تیپ است تا شخصیت. از طرفی نیز خط روایی داستان به گونه ای است که مخاطب در پیگیری داستانک های فرعی اثر، سردرگم و حیران می ماند. برخی از جلوه های ویژه اثر نیز چندان انتظار مخاطب را برآورده نمی کند و نمونه آشکار آن سکانس درگیری جن ها لا به لای کاهنان ، در بخش پایانی فیلم است. اما بی شک کارگردان با بهره گیری از یک فیلم نامه نسبتا خوب، به کارگیری جلوه های ویژه منحصر به فرد، روایت به دور از حاشیه پردازی های موجود، خلق صحنه های عظیم جنگی و ... نشان داد که سینمای دینی، قابلیت سرمایه گذاری و پخش در عرصه بین المللی را دارد. بی اغراق «ملک سلیمان» سرآغاز جدیدی در گستره سینمای دینی است که می تواند الگوی دیگر کارگردانان سینما و تلویزیون باشد. آن ها که تلاش دارند یک اثر دینی مخاطب پسند و مطابق استانداردهای روز سینما و تلویزیون جهان بسازند. البته این اتفاق خوشایند زمانی رخ می دهد که امکانات و تجهیزاتی که برای ساخت «ملک سلیمان» به عنوان پرهزینه ترین اثر فاخر سینمای دینی در اختیار کارگردان و گروه سازنده قرار می گیرد، شامل حال دیگر کارگردانان و برنامه سازانی هم شود که تلاش دارند برگ های زرین دیگری بر پرونده کم شمار تولیدات دینی سینما و تلویزیون ایران بیفزایند. «ملک سلیمان» با چشم پوشی از برخی کاستی ها و نقایص به عنوان یک اثر پرخرج و پرهزینه، در گیشه هم توفیق داشت و مخاطبان بسیاری را به سالن های سینما کشاند. این خود بیانگر این نکته مهم است چنان چه امکانات و تجهیزات و فناوری های روز جهان برای ساخت آثاری استاندارد در سینما و تلویزیون ایران فراهم شود، داستان ها و مضامین دینی هم این توانمندی  را دارند که همپای تولیدات اجتماعی، کمدی و طنز، طیف انبوهی از دوستداران سینما و آثار دینی را به سالن های سینمای کشور بکشانند. توفیق «ملک سلیمان» در ساخت و گیشه، نشانگر این حقیقت است مسئولان سینمایی و دست اندرکاران سینمای کشور، دولت و نهادهای دولتی و بخش خصوصی با حمایت از تولید و ساخت این گونه آثار، به بیراهه نخواهند رفت.

آثاری که چندان دیده نشد

بی شک در زمینه ساخت و تولید آثار دینی در عرصه سینما و تلویزیون، کارگردانان دیگری نیز فعالیت هایی را انجام داده اند. فیلم ها، سریال ها و آثاری چون جابربن حیان (جواد افشار)، فرستاده (جواد شمقدری)، ستاره خضراء (محمدرضا ورزی)، بشارت منجی (نادر طالب زاده)، تمرین آخر (ناصر تقوایی)، ستاره سهیل (زنده یاد امیر قویدل)، ناسپاس (حسن هدایت) ایوب پیامبر (فرج ا... سلحشور)، روشنی صبحدم (جواد مزدآبادی)، روزهای اعتراض (حسین سهیلی زاده)، بانو (فرید سجادی حسینی)، طفلان مسلم (سیدمجتبی یاسینی)، وارث (کاظم بلوچی)، آخرین دعوت (حسین سهیلی زاده)، پریدخت (سامان مقدم)، شب دهم (حسن فتحی)، عصر روز دهم (زنده یاد رسول ملاقلی پور)، دست های خالی (ابوالقاسم طالبی)، راه طی شده (عباس رافعی)، زمان شوریدگی (محمدعلی نجفی)، سینه سرخ ( پرویز شیخ طادی)، به خاطر هانیه (کیومرث پوراحمد)، پرواز در شب (رسول ملاقلی پور)، اسوه ها (علی بیطرفان)، ابراهیم خلیل ا... (محمد رضاورزی)، ابراهیم در گلستان (ایرج امامی)، مصائب دوشیزه (مسعود اطیابی)، باران عشق و ...از آن جمله اند.

مسافرانی که دارند می آیند

احمدرضا درویش هم اکنون به شدت درگیر کارگردانی فیلم «روز رستاخیز» می باشد. وی در این اثر به گونه ای مستقیم به واقعه عاشورا می پردازد. پس از سال ها تحقیق و مطالعه و پژوهش در زمینه های تاریخی، هنری و دینی و گذراندن بیش از ۲ سال مرحله پیش تولید، این فیلم سال گذشته مقابل دوربین رفت و سال جاری آماده نمایش خواهد شد. داستان فیلم «روز رستاخیز» درباره حماسه عاشورا است که با روایت داستان فرزند «حربن یزید ریاحی» آغاز می شود و به قیام امام حسین (ع) و حوادث روز عاشورا می پردازد. فیلم جدید مجیدی درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) نیز قرار است با سرمایه گذاری و مشارکت چند کشور خارجی، جلوی دوربین برود.«فرج ا... سلحشور» قرار است در آینده ای نزدیک سریال «حضرت موسی(ع)» را کارگردانی کند. تحقیقات برای ساخت این مجموعه تلویزیونی از چندی پیش آغاز شده است. سلحشور زمانی بیش از ۲ سال را، برای انجام تحقیقات و نگارش فیلم نامه «حضرت موسی(ع)» در نظر گرفته است.پروژه «سلمان فارسی» که پیشتر قرار بود «شهرام اسدی» آن را کارگردانی کند و پس از آن نیز داوود میرباقری نسبت به کارگردانی آن ابراز تمایل کرد، از دیگر پروژه های فاخر دینی است که ساخت آن، از سوی معاونت سیما مورد تصویب قرار گرفته است.هم چنین سریال «حضرت ابوطالب (ع)» به کارگردانی «احمدرضا گرشاسبی» نیز از جمله آثاری است که ساخت آن در معاونت سیما، مراحل برآورد هزینه، نگارش فیلم نامه و ... را پشت سر می گذارد.شهریار بحرانی هم که ساخت فیلم های «ملک سلیمان» و «مریم مقدس» را در کارنامه دارد، پس از استقبال مخاطبان از «ملک سلیمان»، و با حمایت نهادهای دولتی و خصوصی، قرار است سال آینده قسمت دوم این فیلم را جلوی دوربین ببرد. گویا قرار است نسخه سوم این فیلم نیز پس از نمایش «ملک سلیمان ۲» ساخته شود.چنین به نظر می رسد که سینما و تلویزیون ایران در آینده ای نزدیک، گام های موثری در تولید آثار دینی و تاریخی برخواهند داشت. با توجه به این موضوع می توان چشم اندازی روشن را، در عرصه ساخت فیلم ها و سریال  دینی ترسیم کرد. چشم اندازی که می تواند همگان را نسبت به شکوفایی، بالندگی و حضور پررنگ مضامین دینی در آثار سینمایی و تلویزیونی، امیدوار و دلگرم سازد. امید که چنین باشد!

نظرات 1 + ارسال نظر
hossin.zakavaty سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ق.ظ http://gravatar.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد