جلال مقدم مهجور و قدر ندیده


حساب کنید که 11 سال قبل از این که دو فیلم «گاو» و «قیصر» ساخته شوند و سینمای ایران یک تکان نسبی بخورد، یعنی در سال 1337 اوضاع چطوری بود. واقعا قابل گفتن نیست که معدود فیلم‌های به جا مانده آن زمان، هیچ نقطه قابل اتکایی ندارند. اگر مثلا در فیلم فارسی‌ها حداقل یک شوخی می‌تواند تماشاگر را برای یک بار هم که شده بخنداند، در فیلم‌های دهه30 بندرت پیش می‌آید که یک نکته کوچک و قابل ذکر پیدا کرد.

 

حتی کارگردانان از فرنگ برگشته و منتقدان اروپا رفته پرمدعا هم، در عمل نشان دادند که کپی نامرغوب همان فیلمسازان فیلم‌های آبگوشتی بودند. در این میان البته استثنایی وجود دارد؛ فیلمی به‌نام «جنوب شهر» که به‌اعتقاد بسیاری از تاریخ‌نگاران و تحلیلگران سینمای ایران، آغازگر جریان جدی سینمای ایران بود. فیلمنامه این فیلم را جلال مقدم جوان نوشت؛ همان کسی که بینندگان او را در اواخر عمرش در سریال «این خانه دور است» دیدند که زوج توران مهرزاد بود در کنار تعداد دیگری از پیشکسوتان سینما و تئاتر. همان کسی که در بخشی از فیلم ماندگار «هامون» نقش دکتر سماواتی را بازی کرد که در میان صحبت‌های مهشید (بی‌تا فرهی) توی صندلی‌اش فرو می‌رود و زمان دستشویی رفتن، بی‌توجه به صحبت‌های حمید (خسرو شکیبایی) است. همان آقا جلال تنها و خلوت‌گزیده «دندان‌مار» که از آواز استاد بنان و خوانساری تعریف می‌کند و همان مرد بلند بالایی که بهروز افخمی درخشان‌ترین فیلمش «شوکران» را با احترام به او و فیلم نوجویانه‌اش «پنجره» ساخت.

سالی که مقدم فیلمنامه و دیالوگ‌های «جنوب شهر» را نوشت، بسیار جوان بود؛ آنقدر که تا 5 سال بعد که در فیلم «مادر فداکار» به‌کارگردانی ابراهیم باقری بازی کرد، هیچ‌گونه تجربه سینمایی دیگری نداشت. این فیلم هیچ نقطه مهمی در کارنامه مقدم نیست و انگار بازی در آن فقط برای تداوم فعالیت سینمایی‌اش بود. جالب اینجاست که درست 6 سال پس از نخستین فعالیتش در سینما، دومین اتفاق بزرگ سینمای ایران افتاد و «شب قوزی» ساخته شد که مقدم طی دومین همکاری‌اش با کارگردان این فیلم، بار دیگر در مقام یک فیلمنامه‌نویس باذوق ظاهر شد. ساخته شدن فیلم‌هایی از این دست، امیدواری‌ها را نسبت به شکل‌گیری سینمای نوین ایران بیشتر کرد اما نکته اینجا بود که سینمای متفاوت متولد شده بود اما به جریان نیفتاده بود؛ یعنی دیگر کارگردانان اشتیاقی برای ادامه این راه نداشتند و پیکره سینمای ایران در منجلاب فیلمفارسی دفن بود. اگر هم تلاشی مانند «جنوب شهر» یا «شب‌قوزی» صورت می‌گرفت، در نطفه خفه می‌شد زیرا نه مردم از این فیلم‌ها استقبالی می‌کردند و نه جریان حاکم بر سینما و بالطبع در سیاست، خواستار چنین جهشی در هنر بود. آنها می‌خواستند سینمای ایران هم چیزی باشد در حد سینمای بی‌خاصیت هندوستان. باورکردنی نیست، اما مقدم سال بعد در فیلم بزرگ دیگری حضور پیدا کرد اما این بار به‌عنوان بازیگر. «خشت و آینه» اثر شاعرانه و بسیار دور از جریان کلی سینما، که در زمان خودش از سوی بسیاری از محافل روشنفکرانه نیز طرد شد، مهمترین رویداد جدی سینمای ایران تا پیش از ساخته شدن «گاو» و «قیصر» بود. از سوی دیگر در «خشت‌و‌آینه» تعدادی از برترین بازیگران سال‌های بعد، نقش‌آفرینی کردند؛ از پرویز فنی‌زاده و منوچهر فرید و پری صابری تا اکبر مشکین و جمشید مشایخی و محمدعلی کشاورز.

تا اینجای کار مقدم یا فیلمنامه‌نویسی کرده یا به‌عنوان بازیگر ظاهر شده بود اما نخستین کار مستقل او ساختن اثر ارزشمند «خانه خدا» بود در سال‌1345. این مستند در زمانی ساخته شد که در سینمای ایران به این ژانر توجهی نمی‌شد و اگر می‌شد قضیه محدود بود به تعدادی مستند صنعتی و تبلیغاتی برای عوام‌فریبی و وانمود کردن این که ایران به چه پیشرفت‌هایی نائل شده است. «خانه خدا» که نمایشگر تصاویری است از حجاج مشرف به کعبه، علاوه بر پیشگام بودن در سینمای مستند، به‌نوعی اولین فیلم مطرح در سینمای دینی ایران هم به‌شمار می‌رود. جلال مقدم پس از بازگشت و تکمیل مستندش، اولین فیلم داستانی‌اش را در قالب کمدی با شرکت 3 کمدین مشهور سال‌های بعد ساخت که متفاوت‌ترین فیلم کل کارنامه هر سه کمدین ماند.


در این فیلم که «سه دیوانه» نام داشت، مقدم از کلیشه‌های رایج سینمای عامه‌پسند ایران نهایت بهره را برد و با کارگردانی نامتعارفش، قالب‌شکنی کرد. با این که «سه دیوانه» در زمان خودش اثر پیشرویی است اما زمانی که از جلال مقدم به‌عنوان یکی از بزرگترین سینماگران مهجور مانده تاریخ سینمای ایران صحبت می‌کنیم، منظورمان کارگردان «سه دیوانه» نیست. شاید مقدم در ابتدای کارش مثل مهرجویی و کیمیایی مجبور بود فیلمی بسازد تا حداقل از نظر فروش، جایگاه کارگردان را در اقتصاد این سینما تثبیت کند و باعث امنیت حرفه‌ای او شود. 2 سال بعد، ژان نگولسکو کارگردان مشهور سینمای جهان، در ایران فیلمی با نام «قهرمانان» ساخت که دستیارانش مسعود کیمیایی، محمد زرین‌دست، جلال مقدم و بهرام ری‌پور بودند.

در سال 1349 مقدم با کارگردانی «پنجره»، پنجره تازه‌ای را به این سینما گشود تا هوای تازه‌ای بر پستوی گرد و خاک گرفته و نمور این سینما دمیده شود. «پنجره» اقتباس آزاد مقدم بود از رمان بسیار معروف «یک تراژدی امریکایی» که پیش از این کارگردانان بسیار مشهوری مانند رابرت استیونس از روی آن آثار درخشانی مثل «مکانی در آفتاب» را ساخته بودند. دقت در این فیلم، تفکر و اعتقاد مقدم را نسبت به سینما روشن می‌کند؛ او که در شکل‌گیری فیلم‌های روشنفکرانه پیش از آن مشارکت جدی داشت، به‌عنوان کارگردان، طرفدار سینمای قصه‌گو بود با بهره‌گیری از بازیگران مطرح در کنار کارگردانی و شیوه روایت نامتعارف. عنوان‌بندی و موسیقی «پنجره» نشانگر سلیقه خاص مقدم در ساختن فیلم‌هایی است که در ارتباط با مردم عادی کسب هویت می‌کند. در میان عوامل این فیلم نام امیر نادری در نقش عکاس دیده می‌شود. این کارگردان بزرگ سال‌های بعد و خالق شاهکار‌هایی مثل «دونده» تعریف می‌کند که در زمان فیلمبرداری «پنجره» بحث‌های طولانی و مفصلی با مقدم درباره سینما داشت.
یک سال پس از «پنجره» مقدم فیلم «فرار از تله» را ساخت که تاکنون به‌همراه «کندو» بهترین نقش‌آفرینی داوود رشیدی در سینماست. یکی از دلایل اهمیت این فیلم، استفاده خلاقانه مقدم از شهر مسجد سلیمان به‌عنوان یک لوکیشن واقعی است. «فرار از تله» ادای دین مقدم نسبت به فیلم‌های تعقیب و گریزی محبوبش است و نیز محکی جدی برای کارگردانی که این بار از یک قصه تخت و کم‌نوسان، اثری هیجان‌انگیز می‌سازد. سخت است مقایسه این دو فیلم و انتخاب یکی از آنها به‌عنوان اثری بهتر از دیگری، اما این دو فیلم هنوز آثاری تازه به حساب می‌آیند و نشان از احترام ویژه کارگردان فقید ایران دارند به تماشاگری که برای سرگرم شدن به سینما آمده. از رهگذر این دو فیلم و نیز دیدگاه‌های مقدم که به روایت از او نقل است، می‌فهمیم که او یکی از مهمترین تئوریسین‌های سینما بود. تئوری‌های مقدم اگر چه هیچ‌گاه علنا مطرح نشد و در جایی ثبت نگردید، اما به‌جرات می‌توان گفت که در تاریخ سینمای ایران کمتر کارگردانی مثل جلال مقدم دیده شده که این قدر دقیق و پیگیرانه نسبت به زبان سینما تسلط داشته باشد و از تحولات سینمای جهان با جزییات آگاهی داشته باشد.

دو فیلم بعدی مقدم، آن‌قدر درخور نبودند و او 16‌سال از سینما دور ماند و در خلوت خود بدون هیچ حاشیه‌ای زندگی کرد. نخستین فیلم مقدم در سال‌های پس از انقلاب «آشیانه مهر» است. 3 سال پس از «آشیانه مهر»، آخرین فیلم زندگی‌اش «چمدان» را با بازی عزت‌الله انتظامی کارگردانی کرد. از سال 1370 به بعد، مقدم فقط در فیلم‌های دوستانش، نقش‌های مکمل و گاه کوتاه بازی کرد. این فیلم‌ها عبارتند از: سرب (کیمیایی)، هی جو (منوچهر عسگری‌نسب)، هامون (مهرجویی)، دندان‌مار (کیمیایی)، سایه خیال (حسین دلیر)، گالان (امیر قویدل)، بانو (مهرجویی)، دلشدگان (علی‌حاتمی)، مار (مجید جوانمرد)، ردپای گرگ (کیمیایی)، بدل (جهانگیر جهانگیری) و بلندی‌های صفر (حسینعلی فلاح‌لیالستانی).


نظرات 6 + ارسال نظر
وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:48 ب.ظ http://abdolreza-akbari.blogfa.com

سلام دوست عزیز خسته نباشید .

وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری با دو پست به روز شد :

پست اول با عنوان /

( تصویربرداری سری سوم مجموعه تلویزیونی عملیات 125 با حضور
استاد عبدالرضا اکبری به نیمه نزدیک می شود )

پست دوم با عنوان /

( پخش مجدد سری اول مجموعه تلویزیونی عملیات 125 با حضور
استاد عبدالرضا اکبری )

منتظر حضور گرمتان هستیم .

موفق باشید . یا حق .

وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:43 ق.ظ http://abdolreza-akbari.blogfa.com

سلام دوست عزیز خسته نباشید .

وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری با عنوان :

( دو عکس مربوط به فیلم تلویزیونی مانگرو با حضور استاد عبدالرضا اکبری )

به روز شد .

منتظر حضور گرمتان هستیم .

موفق باشید . یا حق .

انجمن دفاعیه از هنرمندان ایران دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ http://www.iranian-artist.com/

سلام خسته نباشید .

انجمن دفاعیه از هنرمندان ایران با مطالبی چون :

۱ / تصاویر هنرمندان

۲ / دلایل خداحافظی «لادن طباطبایی» از دنیای بازیگری

۳ / روز ملی سینما مبارک

در خدمت شما عزیزان می باشد .

منتظر حضور گرم و نطرات امید بخشتان هستیم .

موفق باشید . یا حق .

وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:31 ب.ظ http://abdolreza-akbari.blogfa.com

سلام دوست عزیز خسته نباشید .

وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری با عنوان :

( پخش سری جدید ( سوم ) مجموعه تلویزیونی عملیات 125 با حضور

استاد عبدالرضا اکبری )

به روز شد .

منتظر حضور گرمتان هستیم .

موفق باشید . یا حق .

وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:23 ب.ظ http://abdolreza-akbari.blogfa.com

سلام دوست عزیز خسته نباشید .

وبلاگ رسمی عبدالرضا اکبری با عنوان :

( اعلام زمان پخش مجدد مجموعه تلویزیونی راز ققنوس با حضور

استاد عبدالرضا اکبری از شبکه تهران )

به روز شد .

منتظر حضور گرمتان هستیم .

موفق باشید . یا حق .

ZUF سه‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 10:04 ق.ظ

salam. kheily khoshhal shodam az etela'aty ke inja gozashtin. Ishoon amooye madaram budan va man forsati baraye shenakhteshun nadashtam. man khodam kheili be cinema alaghe daram va az inke shoma ba in maghale forsati faraham kardin ta man ishun ro bishtar beshnasam va film hashuno bebinam mamnoonam azatun!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد