به گزارش پارسینه، هفتادمین دوره جوایز گلدن گلوب بامداد دوشنبه به وقت ایران در هتل بورلی هیلتن برگزار و برندگان دو بخش سینما و تلویزیون معرفی شدند. گلدن گلوب بعد از اسکار یکی از بزرگترین جوایز هالیوود است.

ادامه مطلب ...
او در این جایگاه به پیشرفت رسید و بعدها به عنوان مربی و بازیگر هم به انجام فعالیت پرداخت. زمانی که پولاک 25 سال داشت، جان فرانکن هایمر او را به عنوان بازیگردان به کار گرفت و همین امر باعث شد که پولاک وارد عرصه تلویزیون شود (جان فرانکن هایمر در آنزمان کارگردان تلویزیون بود). چندی بعد، برت لنکستر، ستاره مشهور آن زمان، پولاک را به استودیوی یونیور سال پیکچرز معرفی کرد و پولاک تا قبل از اینکه اولین فیلمش، رابطه سست را (با شرکت آن بنکراخت و سیدنی پواتیه) در سال 1965 کارگردانی کند، بیش از 80 برنامه تلویزیونی را در این استودیو ساخت. از آن زمان پولاک آثار متنوع و خوشساختی را به دنیای سینما عرضه کرد که از مشهورترینشان میتوان به این ملک متروک است، شکارچیان پوست سر، آنها به اسبها شلیک میکنند مگر نه، جرمیا جانسن، آنطور که ما بودیم، یاکوزا، سه روز کندور، بابی دیرفیلد، سوار کار الکتریکی، توتسی، خارج از آفریقا اشاره کرد و در قبال ساخت این آثار نیز جوایز متعددی را دریافت کرد. در عین حال او از تهیهکنندگی نیز رویگردان نبود و آثاری از قبیل آقای ریپلی با استعداد، آمریکایی آرام و کوهستان سرد را تهیه کرد. اما در کنار اینها، یکی از شاخصترین فعالیتهای سینمایی پولاک بازیگری بود. او در آثاری معروف از قبیل شوهران و زنان (وودیآلن)، بازیگر (رابرت آلتمن)، چشمان بازبسته (استنلی کوبریک)، مرگ به او میآید (رابرت زمه کیس) و مایکل کلایتون (تونی گیلروی) نقش ایفا کرد. پولاک در جایی در اینباره گفته است: « هراز گاهی یک مرتبه نوعی خوششانسی به من رو کرده است که شک دارم بتوانم با آن امرار معاش کنم. من سالی یک یا دو فیلم کار میکنم. به عنوان کارگردان هیچ وقت موفق نمیشوید که کار کارگردانی دیگر را ملاحظه کنید. به همین دلیل است که من بازیگری را دوست دارم تماشای وودی آلن یا استنلی کوبریک یا باب آلتمن.»
فیلم drive angry یا خشونت بران ، جزو فیلم های اکشن سینمای هالیوود است که درسال 2011 اکران شده است و هرچند محتوایی منجی گرایانه دارد ولی به سبب تاکیدش بر آموزه ها و صحنه ها ی شیطان پرستانه satanistic اهمیت پیداکرده است.
ازاین فیلم چند برداشت می توانیم کرد که در ادامه بیان خواهم داشت.
ادامه مطلب ...
نقد و بررسی فیلم The Rite – جن گیری با رویکرد اخرالزمانی

هنگامی در سال ۱۹۶۹ فیلم “بچه رزماری” رومن پولانسکی برپرده سینماها رفت ، در واقع به نوعی نیمه پنهان ماه نمایان شد!
یعنی در حالی که تا آن تاریخ کسی از شیطان پرستی و شیطان پرستان و فرقه منسوب به آنها خبری نداشت ، ناگهان جامعه آمریکا و هالیوود با پدیده ای تکان دهنده مواجه شدند که مثل موجود سری فیلم های “بیگانه” درون آنها رشد کرده و بزرگ شده بود و حالا با شکل و شمایلی کریه ، خود را نشان داده و از درون آن جامعه بیرون می زد. هالیوودی که تا آن روز به حضور اخلاقیات و نمادهای مذهبی در آثارش تظاهر می کرد و به عنوان ویترین جامعه دینی آمریکا، خود را در مقابل سینمای ضد اخلاقی اروپا ، حافظ معنویت و کرامت انسانی می دانست و اینک در برابر یک پرده دری ضد دینی قرار گرفته بود. سینمایی که تا آن روز ، جان فوردش به قرار دادن سمبل های کاتولیسم در فیلم های وسترن معروف بود و آلفرد هیچکاک در فیلم “اعتراف می کنم” ، مقام کشیش را تا آنجا بالا می برد که حتی در آستانه محکومیت جنایی هم حاضر نیست اسرار قاتلی که نزدش اعتراف کرده را برملا سازد و هنری کینگ درباره قدیسه ای به نام برنادت فیلم می ساخت و بزرگانش مانند دیوید وارک گریفیث و هنری کاستر و ویلیام وایلر و نیکلاس ری و حتی امروز مارتین اسکورسیزی و مل گیبسون ، بخش هایی از زندگی عیسی مسیح ، را جلوی دوربین می بردند.
اما به راستی در سال ۱۹۶۹ چه اتفاقی افتاده بود که موضوع شیطان پرستی و شیطان پرستان را به سینمای هالیوود آورد و درواقع پرده از یک سری مکنونات جامعه آمریکایی برداشت؟
ادامه مطلب ...کلونی در فیلمهایش مورد توجه کارشناسان و مردم عادی است. به این دلیل که نگاهی به کارنامه او نشان میدهد که فیلمهای عامهپسند و روشنفکرانه را با هم دارد. از طرفی میرود تا در فیلم پرفروش برادران کوئن «ای برادر تو کجایی» بازی میکند و از سوی دیگر میپذیرد در فیلم سیاسی و جدی «سیریانا» بازی کند. به عنوان تهیهکننده اجرایی با استیون سودربرگ همکاری میکند و از فیلمهای نوآورانه و نوجویانهای مثل «ژاکت» پشتیبانی میکند و در عین حال مثل آنتونیو باندراس یا دیوید بکام هم میرود به عنوان مدل اسپانسر عینکهای آفتابی هم ایفای نقش میکند. اینها همه نشان از روحیه خوب جورج کلونی در کارش دارد.
ادامه مطلب ...